در باره سیاست
دربرابرموج ضد کمونیستی که اینک برخاسته است سیاست ما اهمیتی قاطع کسب می کند. ولی بسیاری از کادرهای ما هنوز درنیافته اند که سیاست حزب دردوره کنونی باید با سیاست وی دردوره انقلاب ارضی تفاوت بسیار داشته باشد. باید این نکته را دریافت که در تمام دوران جنگ مقاومت ضد ژاپنی، درهرشرایطی که پیش آید، حزب ما سیاست خود را در مورد جبهه متحد ملی ضد ژاپنی عوض نخواهد کرد؛ و بسیاری ازسیاستها یی که در دوران ده ساله انقلاب ارضی به کاررفت نمی توان درلحظه کنونی به همان صورت ازسرگرفته شود. به ویژه امروز دردوره مقاومت ضد ژاپنی نمی توان هیچ یک از سیاستهای چپ روانه افراطی متعددی را که دردوره اخیرانقلاب ارضی اتخاذ شد عملی ساخت؛ سیاستهای مذکوردرهمان دوره هم اشتباه آمیزبود، زیرا که ازعدم درک این دو خصوصیت اساسی انقلاب چین ناشی می شد: یکی اینکه انقلاب چین انقلاب بورژوا دمکراتیک است در کشور نیمه مستعمره و دیگر اینکه انقلاب چین انقلابی متمادی است. مثلا درآن موقع چنین تصور می شد که پنجمین عملیات « محاصره و سرکوب » و مبارزه ما علیه آن نبردی است قطعی بین دوراه: راه انقلاب وراه ضد انقلاب؛ درآن موقع ازبین بردن اقتصادی بورژوازی ( سیاست کار و سیاست مالی چپ روانه افراطی) و دهقانان مرفه ( واگذاری زمینهای بد به آنها) و از بین بردن جسمانی مالکان ارضی ( امتناع ازواگذاری زمین به آنها) صورت می گرفت؛ نسبت بهروشنفکران اعمال فشار می شد؛ درمورد سرکوب ضد انقلابیون انحراف «چپ» وجود داشت؛ کمونیستها ارگانهای قدرت را کاملا درانحصار خود دا شتند.
کمونیسم هدف آموزش همگانی قرارگرفت؛ سیاست نظامی چپ روانه افراطی (حمله برشهرهای بزرگ و نفی جنگ پارتیزانی) و درکارمناطق سفید، سیاست پوچیستی اجرا می گردید و درداخل حزب درمجازاتهای انضباطی زیاده روی میشد وغیره. این سیاست های چپ روانه افراطی، مظهری ازاپورتونیسم «چپ» بود، نقطه مقابل اپورتونیسم راست چن دو سیو بود که دردوره اخیرجنگ اول انقلابی به ظهور رسید. دردوره ی مذکور فقط وحدت بود و مبارزه نبود و حال آنکه در دوره اخیرانقلاب ارضی فقط مبارزه بود و وحدت نبود به ( استثنای وحدت با توده های اصلی دهقانان)، اینها بارزترین نمونه دو سیاست افراطی است وهرکدام ازآنها به حزب وانقلاب زیان بزرگی رسانید.
امروزه سیاست ما درمورد جبهه متحد ملی ضد ژاپنی عبارت نیست ازوحدت به تنهایی و اعراض از مبارزه، و نیزعبارت نیست ازمبارزه به تنهایی واعراض ازوحدت، بلکه وحدت و مبارزه را با هم ترکیب می کند وبطور مشخص عبارت است از:
١- اتحاد تمام مردم که هوادارمقاومت دربرابرژاپن اند ( یعنی کلیه کارگران و دهقانان سربازان وروشنفکران و صاحبان صنایع و بازرگانانی که هوادار مقاومت علیه ژاپن اند) درجبهه متحد ملی ضد ژاپنی .
٢- کاربرد سیاست استقلال عدم وابستگی در درون جبهه متحد ، استقلال همانقدر ضروریست که وحدت.
٣- درزمینه استراتژی نظامی، مبادرت مستقلانه ومبتکرانه به جنگ پارتیزانی دردائره استراتژی واحد؛ جنگ پارتیزانی اساسی است ولی درشرایط مساعد از جنگ متحرک نباید صرف نظر کرد.
٤- درمبارزه با سرسختان کمونیست ، بهره برداری ازتضادها ، جلب اکثریت ،مبارزه با اقلیت ، درهم شکستن یکایک دشمنان؛ حق داشتن، سود جستن واندازه نگهداشتن.
٥- سیاست ما درمناطق تحت اشغال دشمن و تحت سلطه گومیندان عبارتست از گسترش حداکثر جبهه متحد از یک طرف و مخفی کاری و فشرد گی از طرف دیگر، یعنی از لحاظ شکل سازمانی و مبارزا تی سیاست ما باید مبتنی باشد برمخفی کاری و فشردگی ، کار طولانی در حالت مخفی جمع آوری نیرو وانتظار فرصت مناصب.
٦- درمناسبات با طبقات مختلف کشورسیاست اساسی عبارت است ازتوسعه نیروهای مترقی، جلب نیروهای بینابینی و منفرد ساختن نیروهای سرسختان ضد کمونیست.
٧- درمورد سرسختان ضد کمونیست باید سیاست انقلابی دوگانه بکاربرد: متحد شدن با آنها تا آنجا که حاضر به مقاومت دربرابر ژاپن اند ، منفرد ساختن آنها درهرموقع که درمبارزه با حزب کمونیست لجاجت می ورزند. نظر به اینکه مقاومت آنها دربرابر ژاپن دارای خصلت دو گانه است سیاست ما عبارت است ازاتحاد با آنها تا آنجا که علیه ژاپن مقاومت می کنند ، و مبارزه با آنها و منفرد ساختن آنها درهرموقع که تزلزل نشان می دهند ( مثلا آنگاه که با تجا وزکاران ژاپنی سروسرپیدا می کنند و با وان چین وی و سایرخائنان به ملت به مبارزه جدی نمی پردازند). این دوگانگی درمبارزه آنها با حزب کمونیست نیز به ظهور می رسد بطوری که سیاست ما نیز در مورد آنها دو جنبه دارد: متحد شدن با آنها تا آنجا که درصدد گسستن قطعی همکاری گومیندان و حزب کمونیست برنیامده اند ، مبارزه با آنها و منفرد ساختن آنها درهرموقعی که به سیاست سرکوبی دست می زدند و به حملات مسلحانه بر ضد حزب ما و بر ضد خلق می پردازند. ما میان این اشخاص خصلت دو گانه دارند از یک سو و خائنان به ملت و عناصر هوادار ژاپن از سوی دیگر فرق می گذاریم .
٨- حتی درمیان خائنان به ملت و عناصرهوادار ژاپن نیز عناصری می توان یافت که خصلت دوگانه دارند درمورد آنها نیزما باید سیاست انقلابی دوگانه ای بکارببریم. به عبارت دیگر تا آنجا که هوادار ژاپن اند ما با آنها مبارزه می کنیم و آنها را منفرد می گردانیم. اما هرموقع که مردد می شوند درتحبیب و جلب آنها می کوشیم. ما میان این اشخاص که خصلت دوگانه دارند و خائنان سرسخت از نوع وان چین وی، وان ای تان (١) و شی یوسان (٢) فرق می گذاریم .
٩- همچنان که می باید میان مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ هوادارژاپن که مخالف مقاومت اند و مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ هوادارانگلستان و آمریکا که موافق مقاومت اند فرق گذاشت، باید مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ را که خصلت دوگانه دارند یعنی هوادار مقاومت اند ولی مرددند ، هوادار وحدت اند ولی با حزب کمونیست به مبارزه برمی خیزند از یک طرف و بورژوازی ملی ، مالکان ارضی متوسط و کوچک و متنفذین روشن بین را که دوگانگی شان کمتراست ازطرف دیگرازهم تمیزداد. سیاست ما برروی این تفاوتها ساخته می شود. سیاست متنوع ما که اینک تشریع شد ازآن تفاوت هایی سرچشمه می گیرد که در مناسبات طبقاتی وجود دارد.
١٠- سیاست ما نسبت به امپریالیستها نیز بدین منوال است.اگرچه حزب کمونیست با همه امپریالیستها مبارزه میکند ، معذلک باید بین امپریالیستهای ژاپن که به تهاجم به چین دست زدهاند و سایرامپریالیستها که فعلاً به تهاجم برکشور ما دست نزده اند فرق گذاشت؛ به علاوه باید بین امپریالیستهای آلمان و ایتالیا که متحد شده و«منچوری گو» را به رسمیت شناخته اند وامپریالیستهای انگلستان و آمریکا که به مخالفت با ژاپن برخاسته اند فرق گذاشت؛ همچنین باید بین انگلستان و آمریکا دردوره ای که سیاست مونیخ خاور دوررا عملی می ساختند و به امرمقاومت ما بر ضد ژاپن صدمه می زدند و انگلستان و آمریکای امروز که از سیاست مذکور روی گردانده و به مقاومت ما بر ضد ژاپن روی خوش نشان می دهند فرق گذاشت. اصول تاکتیکی ما همچنان عبارتند ازبهره برداری از تضادها ، جلب اکثریت ، مبارزه ، با اقلیت، درهم شکستن یکایک دشمنان ، سیاست خارجی ما باسیاست خارجی گومیندان فرق دارد. گومیندان می گوید :« فقط یک دشمن درمقابل ماست وسایرین دوستان ما هستند»؛ ظاهراً گومیندان همه کشورها غیرازژاپن را دریک عرض قرارمی دهد ولی درواقع هوادارانگلستان و آمریکاست. اما ما باید تفاوتهایی قائل شویم : اولا بین اتحاد شوروی و کشورهای سرمایه داری ثانیاً بین انگلستان وآمریکا ازیک سو وآلمان و ایتالیا از سوی دیگر، ثالثاً بین خلق های انگلستان و آمریکا از یکسوو دول امپریالیستی این دو کشور از سوی دیگر، رابعاً بین سیاست انگلستان و آمریکا در دوره مونیخ خاوردور و سیاست کنونی آنها. سیاست ما برروی این تفاوتها ساخته می شود. رهنمود اساسی ما بر خلاف گومیندان عبارت از آنست که جنگ را مستقلانه به پیش ببریم و به نیروی خود اتکا کنیم و تحت این اصل از کمک خارجی تا حدی که میسر است استفاده کنیم نه اینکه مانند گومیندان از این اصل روی برتابیم و به کمک خارجی تکیه کنیم و یا به سایه فلان گروه بندی امپریالیستی پناه بریم.
برای آنکه نظریات یک جانبه بسیاری از کادرهای حزب در موضوع تاکتیک اصلاح گردد وازکجروی به چپ یا به راست که نتیجه نظریات یک جانبه است احتراز شود باید تغییرات و تکامل سیاست حزب را درگذشته و حال درکلیه جوانب ودرمجموع خود به آنها فهماند. درحال حاضر گرایش عمده خطرناک درحزب ما همچنان نظریات چپ روانه افراطی است که فتنه به پا می کند درمناطق تحت سلطه گومیندان، بسیاری از کادرها سیاست مبنی برمخفی کاری و فشردگی، کارطولانی درحالت مخفی، جمع آوری نیرو وانتظار فرصت مناصب را چنانکه باید اجرا نمی کنند، زیرا آنها سیاست ضد کمونیستی گومیندان را به اندازه کافی جدی نمیگیرند؛ ازطرف دیگرعده کثیری از کادرها سیاست گسترش جبهۀ متحد را عملی نمی سازند زیرا که آنها به سادگی گومیندان را سرتا پا سیاه تصورمی کنند و به این طریق عاطل و باطل مانده اند. نظیرهمین پدیده ها در نواحی تحت اشغال ژاپن نیز دیده می شود.
در مناطق تحت سلطه گومیندان و درپایگاهها ی ضد ژاپنی، نظرات راست سابقاً بطور جدی موجود بود و هم اکنون بطورعمده از بین رفته است؛ کسانی که دارا ی چنین نظریاتی بودند ، فقط در پی وحدت بودند ومبارزه را ازیاد می بردند و تمایلات گومیندان را به مقاومت ضد ژاپنی بیش ازاندازه ارزیابی می کردند و به این طریق فرق اصولی میان گومیندان و حزب کمونیست را می زدودند؛ آنها بجای اینکه نیروهای انقلابی ضد ژاپنی را جثورانه گسترش دهند و با سیاست گومیندان درمبارزه با حزب کمونیست و تحدید حزب کمونیست به مبارزه قاطع برخیزند، از سیاست مستقل و عدم وابسته درجبهۀ متحد دست می کشیدند، نسبت به مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ وگومیندان روش مماشات رادرپیش می گرفتند ودست وپای خود را به این طریق می بستند. ولی اززمستان ١٩٣٩ دراثر« اصطکاکات» ضد کمونیستی که به وسیله گومیندان برانگیخته شد و دراثر مبارزه دفاع از خود که از طرف ما صورت گرفت درهمه جا یک گرایش « چپ » به ظهوررسید. اگرچه این گرایش تا حدی اصلاح شده ولی کاملاً ازبین نرفته است و در سیاستهای مشخص متعددی دربسیاری از جاها به چشم می خورد. ازاین جهت اینک کاملاًً لازم است که سیاستهای مشخص را بررسی و تعیین کنبم .ازآنجا که قبلا کمیته مرکزی درباره سیاستهای مشخص متوالیاً رهنمودهای متعددی داده است، ما آنها را فقط در چند نکته خلاصه می کنیم .
درباره ترکیب ارگانهای قدرت. باید سیستم « سه ثلث » را قطعاً عملی ساخت، به موجب این سیستم کمونیستها فقط یک ثلث از ترکیب ارگانها ی قدرت را اشغال خواهند کرد وعده کثیری ازغیرکمونیستها به شرکت درآنها جلب خواهند شد. در جیان سوی شمالی و درنقاط دیگری که ما تازه به استقرار قدرت دمکراتیک ضد ژاپنی دست زده ایم نسبت کمونیستها حتی ممکن است از یک ثلث هم کمترباشد. خواه درارگانهای دولتی و خواه درارگانهای نمایندگی خلق باید نمایندگان خرده بورژوازی ، بورژوازی ملی و متنفذین روشن بین را که ضد کمونیست فعال نیستند وارد کرد؛ اعضای گومیندان را هم که علیه حزب کمونیست قد علم نمی کنند ، باید دراین ارگانها پذیرفت. عد ه قلیلی از عناصر راست را هم می توان درارگانهای نمایندگی خلق وارد کرد. درهیچ حالی حزب ما نباید همه چیز را درانحصارخود گیرد.اگرما دیکتاتوری بورژوازی بزرگ کمپرادور وطبقه مالکان ارضی بزرگ را سرنگون می سازیم برای آن نیست که دیکتاتوری حزب واحد - حزب کمونیست را بجای آن بنشانیم .
درباره سیاست کار. فقط با بهبود شرایط زندگی کارگران می توان شوروشوق آنها را درمقاومت ضد ژاپنی بالا برد. معذلک باید ازافراط های چپ روانه اهترازجست و افزایش دستمزد و کاهش روزکارنباید ازحد بگذرد. امروزه درچین هنوز مشکل است که بتوان درهمه جا روز هشت ساعته کار را برقرار ساخت و دربرخی از رشته های تولید باید باز هم روز ده ساعته کار را مجاز شمرد. درسایررشته های تولید باید مدت روزکاررا برحسب شرایط معین کرد. وقتی که بین کاروسرمایه قراردادی منعقد می شود، کارگران باید انضباط کار را مراعات کنند و به سرمایه داران امکان داده شود تا حدی سود به دست آورند درغیراین صورت کارخانه ها بسته خواهند شد و این امر به مقاومت ضد ژاپنی و به خود کارگران صدمه خواهد رساند. به ویژه درروستا.
نباید سطح زندگی و دستمزد کارگران را زیاده ازاندازه بالا برد. چنین اقداماتی ممکن است اعتراضاتی را ازجانب دهقانان برانگیزد، دربین کارگران موجب پیدایش بیکاری شود وازتولید بکاهد.
درباره سیاست ارضی. باید به اعضای حزب و به دهقانان توضیح داد که موقع انقلاب ارضی ریشه ای فرا نرسیده واقداماتی که سابقاً دردوره انقلاب ارضی به عمل می آمد امروزدیگربه عمل آمدنی نیستند. ازیک طرف سیاست کنونی ما باید مقرردارد که مالکان ارضی بهره مالکانه و نرخ سود را تقلیل خواهند داد. فقط دراین صورت می توان شوروشوق توده های اصلی دهقانان را درمقاومت ضد ژاپنی برانگیخت، ولی تقلیل مذکورنباید بیش ازاندازه باشد. بطورکلی بهره مالکانه باید٢٥درصد تقلیل یابد ودرآنجا که توده ها خواستار تقلیل بیشتری باشند دهقان می تواند (٦٠الی ٧٧ ) درصد محصول را برای خود نگه دارند نه بیشتر. نرخ ربح نباید بیشترازحدی که مناسبات اعتباراتی اقتصاد جامعه اجازه می دهد تنزل یابد. از طرف دیگر سیاست ما باید مقرردارد که دهقانان بهره مالکانه و ربح قرضه را بپردا زند و مالکان ارضی بر روی زمین و اموا ل خود حق مالکیت را حفظ کنند. نرخ ربح نباید چندان تنزل کند که دهقانان ازامکان وام گرفتن محروم شوند و تصفیه حسابهای سابق نباید طوری باشد که دهقانان زمینهایی را که نزد مالکان ارضی گرو گذاشته اند بدون پرداخت باز ستانند.
درباره سیاست مالیاتی. مبلغ مالیات باید برحسب درآمد معین شود به استثناء تهیدسترین مردم که باید آنها را از مالیات معاف داشت کلیه کسانی که درآمدی دارند ، یعنی بیش از٨٠ درصد اهالی وازآن جمله کارگران ودهقانان، باید مالیات به دولت بدهند، بارمالیاتی نباید فقط بردوش مالکان ارضی و سرمایه داران باشد. این شیوه که اشخاص را بازداشت کنند و ازآنها برای مخارج ارتش جریمه بگیرند باید قدغن شود. برای وصول مالیات ، تا وقتی که ما هنوز سیستم جدیدی که مناسب ترباشد وضع نکرده ایم می توان به اجرای سیستم گومیندان ادامه داد وآن را بر حسب لزوم بهبود بخشید.
درباره سیاست امحاء عمال دشمن. باید خائنان به ملت وعناصرضد کمونیست سرسخت را مصممانه سرکوب کرد درغیراین صورت نمی توان ازنیروهای انقلابی ضد ژاپنی دفاع کرد. معذلک نباید زیاد اعدام نمود و درهیچ حالتی نباید بی گناهان را شریک جرم دانست، درمورد مرتجعان باید نسبت به عناصر متزلزل و شرکای اجباری روش جوانمردانه ای در پیش گرفت ، اعمال شکنجه نسبت به مجرمان، هر کس که باشد ، باید اکیدأ ممنوع گردد، باید تکیه را روی مدارک و شواهد گذاشت و زیاد به اظهارشفاهی اطمینان نکرد، سیاست ما نسبت به اسیران ، خواه ازارتش ژاپن باشند خواه از سپاهیان پوشالی و یا ضد کمونیست عبارت است ازرها کردن آنان مگر، آنهایی که مورد کینه سخت خلق اند و پس ازتایید حکم از طرف مقامات بالا مسلمأ باید اعدام شوند. ما باید اسیرانی را که به زور به سربازی برده شده اند و روحیه کم و بیش انقلابی دارند به تعداد زیادی برای خدمت به ارتش ما جلب کنیم و سایرین را باید آزاد ساخت؛ و اگربا ما جنگیدند ودوباره اسیرشدند، باید دوباره آزاد ساخت؛ نباید با آنها بد رفتاری کرد نباید پول واشیاء خصوصی آنها را مصادره نمود، نباید آنها را واداربه اعتراف کرد، بلکه باید درهمه حال با آنها رفتاری صدیقانه ومهربانانه داشت. این سیاست باید درمورد کلیه اسیران هرقدرهم که مرتجع باشند، بکاربرده شود، این سیاست درمنفرد ساختن اردوی ارتجاع بسیارمؤثراست. به خائنین ، مشروط براینکه از فعالیت ضد کمونیستی دست برداشته باشند ، باید امکان داد که خود را اصلاح کنند، به استثنای آنهایی که مرتکب جنایات فاحش شده اند؛ اگرخائنین بخواهند به راه انقلاب بازگردند می توان آنها را پذیرفت ولی نباید اجازه داد که دوباره به حزب بپیوندند. ماموران عادی دوائر اطلاعات گومیندان را نباید با جاسوسان ژاپنی و خائنان به ملت دریک عرض قرارداد، باید بین آنها فرق گذاشت و با آنها رفتاری متفاوت داشت، باید به این وضع مغشوش که هراداره ای و هرسازمانی می توان اشخاص را بازداشت کند خاتمه داد؛ باید به منظوراستقرار نظم انقلابی به سود مقاومت ضد ژاپنی مقررداشت که به استثنای واحدهای ارتش که درجریان عملیات اند فقط مقامات قضائی و مقامات امنیت عمومی دولت حق بازداشت دارند.
درباره حقوق خلق. باید مقررکرد که همه مالکان ارضی و همه سرمایه دارانی که با جنگ مقاومت ضد ژاپنی به مخالفت برنمی خیزند ، مانند کارگران و دهقانان ازحقوق شخصی ازحق مالکیت ، ازحق رأی ، ازآزادی کلام ، آزادی اجتماعات، آزادی اتحادیه ها ، آزادی عقیده و ایمان برخوردارند. ارگانهای دولتی فقط بر ضد کسانی به اتخاذ تصمیم دست می زنند که درپایگاههای ما به خرابکاری و یا شورش انگیزی بپردازند، سایرین تحت حمایت ارگانهای دولتی خواهند بود و مداخله در کارآنها روا نیست.
درباره سیاست اقتصادی. ما باید صنعت کشا ورزی و گردش کالاها را فعالانه گسترش دهیم. باید سرمایه داران را تشویق کنیم که درصورت تمایل به مناطق پایگاهی ضد ژاپنی بیایند ودرآنجا مؤسساتی دایرکنند. باید بنگاههای خصوصی را تشویق کنیم و بنگاههای دولتی را فقط بخشی از مجموع مؤسسات بدانیم، منظورازاین اقدامات تامین نیازمندیهای ما با منابع خودمان است. باید ازوارد آوردن لطمه برهربنگاه مفیدی اجتناب ورزید، سیاست گمرکی و سیاست پولی باید با سیاست اساسی ما که گسترش کشاورزی صنعت و تجارت است بخواند و با آن برخورد نکند. اقتصاد را درسرزمین پایگاهها جدآ ودقیقا و با احترازازهرگونه بی مبالاتی سازمان دادن ، تا نیازمندیهای ما با منابع خودمان تامین شود - این است شرط اساسی بقاء طولانی پایگاهها.
درباره سیاست فرهنگ و آموزش. باید توجه خود را بر روی ارتقاء سطح معلومات و فن که برای مقاومت ضد ژاپنی ضروری است و بر روی ترویج آنها و همچنین برروی پرورش غرور ملی در میان توده های خلق متمرکز ساخت. باید به عناصر بورژوازی لیبرال از بین معلمان ، فرهنگیان ، روزنامه نگاران، دانشمندان ، مهندسان و تکنسین ها اجازه دهیم که به پایگاههای ما بیابند و با ما دراداره مدارس انتشار روزنامه ها و سایرامورهمکاری کنند. باید روشنفکرانی را که درکارمقاومت ضد ژاپنی نسبتاً فعال اند به بنگاههای آمورشی خودمان جلب کنیم، دوره کوتاهی برای پرورش آنها بگذاریم و سپس آنها را برای کاردرارتش درارگانهای دولتی و کاراجتماعی بفرستیم ؛ باید آنها را بی باکانه به صفوف خود جلب کنیم مورد استفاده قراردهیم و بالا بکشیم. نباید ازبیم رخنه عناصرمرتجع به دورخود تاربتنیم. ناگزیرعده ای ازاین عناصر به صفوف ما رخنه خواهند کرد ولی ما پیوسته فرصت خواهیم داشت که آنها را درجریان آموزش وکارکناربگذاریم باید درهرپایگاهی به ایجاد چاپخانه، به نشرکتب وروزنامه ها بپردازیم، دوائرتوزیع و تحویل مطبوعات را سازمان دهیم. باید ازتمام امکانات استفاد کنیم تا درکلیه پایگاهها مدارس بزرگ کاردائرشود هرچه این مدارس بزرگتر و متعدد تر باشد بهتراست .
درباره سیاست نظامی. باید ارتش هشتم و ارتش چهارم جدید را به حداکثر توسعه داد زیرا که این ارتش ها مطمئن ترین نیروهای مسلحی هستند که خلق چین برای ادامه جنگ مقاومت ملی دراختیاردارد. سیاست ما نسبت به ارتشهای گومیندان مانند سابق عبارت ازاین است که تا زمانی که دیگران به ما حمله نکنند ما به دیگران حمله نمی کنیم، باید بگوئیم که با آنها مناسبات دوستانه برقرارکنیم. به منظورتقویت سازمان ارتش ما از لحاظ نظامی باید تا هر انداز که ممکن است افسران هوادار خود را، خواه عضوگومیندان و خوا ه بی حزب باشند ، به ارتش هشتم و چهارم جدید وارد کنیم، این وضع که کمونیستها همه جا در ارتش ما ازحیث تعداد غلبه دارند نیز باید عوض شود. البته سخن برسر آن نیست که سیستم «سه ثلث» را درواحدهای عمده ارتش خودمان برقرارکنیم ، اما تا وقتی که حزب ما رهبری ارتش را دردست دارد (واین شرایط ضروری و نقض ناپذیراست) نباید از جلب تعداد کثیری ازهواداران به شرکت درساختمان ارتش درزمینه های فنی و نظامی بهراسیم. دروضع کنونی که حزب ما وارتش ما توانسته اند بنیاد ایدئولوژیک وسازمانی استواری داشته باشند جلب تعداد کثیری ازهواداران (والبته به هیچ وجه نه خرابکاران) متضمن خطری نیست و حتی سیاستی لازم است که بدون آن نمی توان علاقه قاطبه ملت را جلب کرد و نیروهای انقلابی را گسترش داد.
سراسرحزب باید این اصول تاکتیک ما درجبهه متحد و همچنین سیاستهای مشخص ناشی از آنها را مصممانه بموقع اجرا بگذارد. دراین هنگام که تجاوزکاران ژاپنی تجاوز خود را برعلیه چین شدت می دهند و مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ درداخل کشور به اجرای سیاست سرکوب و حملات نظامی بر حزب کمونیست و بر خلق مشغول اند، فقط بکار بردن اصول تاکتیک سیاستهای مشخص که دربالا تشریح شد ما را به پایداری در جنگ مقاومت ضد ژاپنی به گسترش جبهۀ متحد به جلب علاقه قاطبه خلق و به ایجاد تحول مساعدی دراوضاع فعلی قادرمی گرداند. معذلک درعین حال که به رفع اشتباهات می پردازیم باید قدم به قدم عمل کنیم،ازشتابزدگی که ممکن است موجب برانگیختن ناخشنودی دربین کادرها، پیدایش بد گمانی درتوده ها و باعث تعرض متقابل مالکان ارضی و یا واکنش های منفی دیگرگردد بپرهیزیم .
ژوئیه ١٩٤٠
یاداشتها
١- وان ای تان، بوروکرات عالی رتبه روزگار دیکتاتورهای نظامی شمال و از خاننان هوادار ژاپن بود پس ازحوادث ١٩٣٥ در چین سشمالی چانکایشک او را به خدمت خود گرفت وان ای تان که دست آموزتجاوزکاران ژاپنی بود در١٩٣٨به ریاست « شورای سیاسی چین شمالی » که ارگانی پوشالی به شمار می رفت منصوب شد.
٢- شی یو مان یکی از خیانت کارترین دیکتاتورهای نظامی گومیندان بود پس ازآغاز جنگ مقاومت ضد ژاپنی ، آنگاه که وی فرماند کل دهمین گروه ارتش های گومیندان بود باسپاهیان ژاپن درجنوب حبه تبانی کرده وهمواره به حمله بر ارتش هشتم، به برهم زدن ارگانهای قدرت دمکراتیک ضد ژاپنی و به قتل عام کمونیست ها و افراد مترقی می پرداخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر