۱۳۹۰/۲/۱۸

اوضاع کنونی و وظایف ما *



اوضاع کنونی و وظایف ما *
( قطعات  منتخب )
( 25 دسامبر 1947 )
جنگ انقلابی خلق چین اکنون به نقطه چرخشی رسیده است، بدین معنی که ارتش آزادیبخش توده ای چین حملات قوای نظامی ارتجاعی چندین میلیونی  چانکایشک این سگ زنجیری آمریکا را دفع کرده و به تعرض رونهاده است.
                                                  
* اثر حاضر متن گذارشی است که رفیق مائو تسه دون به جلسه کمیته مرکزی جزب کمونیست چین که از تاریخ 25 تا 28 دسامبر 1947 در یان جیا گو از شهرستان می حی واقع در شمال استان شنسی تشکیل یافته بود، تقدیم نموده بود. علاوه بر اعضاء و نامزدهای عضویت کمیته مرکزی که میتوانستند شرکت کنند، رفقای مسئول نواحی مزی شنسی
گان سو نین سیا و شان سی صفحه 2   سوی یوان نیز در جلسه حضور یافته بود. جلسه این گدارش را همراه با اثر دیگری از رفیق مائو تسه دون تحت عنوان « نکاتی چند در باره ارزابی اوضاع بین المللی » ( رجوع شود بجلد چهارم از «منتخب آثار مائو تسه دون » ) مورد بحث قرار داد و بتصویب رسانید. در قرارهای جلسه در مورد گزارش در تمام دوره واژگون ساختن دارودسته حاکم و ارتجاعی چانکایشک و استقرار چین دموکراتیک نوین برای کار سیاسی، نشانی و اقتصادی سندی برنامه ای است. تمام حزب و ارتش باید پیرامون این سند و همچنین در ارتباط با آن پیرامون کلیه اسناد منتشره در تاریخ 10 اکتبر 1947    ( منظور « مانیفست ارتش آزادیبخش توده ای صفحه 3 چین »، « شماره های ارتش آزادیبخش توده ای چین » ، « دستور در باره تجدید انتشار سه اصل بزرگ انضباطی و هشت ماده مقرراتی » ، « برنامه قانون ارضی چین » و « قرار کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در باره اعلام برنامه قانون ارضی چین » ) ، بیک کار آموزشی عمیق دست زنند و آنرا دقیقاً بعمل در آورند. در اجرای سیاستها در محلهای مختلف، هرگونه عدول از اصول که در این گذارش آمده است، باید بلافاصله اصلاح شود." سایر قرارهای مهم این جلسه عبارتند از : 1 از هیچگونه کوششی برای ادامه بلاانقطاع جنگ انقلابی خلق چین تا پیروزی کامل نباید فروگذار کرد، بدشمن نباید اجازه داد با سرگرم کردن ما ( بوسیله مذاکرات صلح ) برای هجوم دو باره بخلق فرصت صفحه 4 استراحت و تجدید قوا بیابد. 2 زمان تشکیل دولت انقلابی مرکزی هنوز فرا نرسیده است. این مسئله فقط وقتی میتواند مطرح شود که ارتش ما به پیروزیهای باز هم بزرگتری رسیده باشد. و اعلام قانون اساسی بطریق اولی مسئله ایست مربوط به آینده. جلسه علاوه بر این مسئله وجود بعضی از گرایشهای درون حزب و همچنین برخی از سیاستهای مشخص در مورد اصلاحات ارضی و جنبش توده ای را بطور دقیق مورد بحث قرار داد. نتایج این بحث بعدها از طرف رفیق مائو تسه دون در مقاله ای تحت عنوان « در باره برخی از مسائل مهم سیاست کنونی حزب » جمع آوری گردید ( رجوع شود بجلد چهارم « منتخب آثار مائو تسه دون » ).
                                                                                                                   پایان زیر نویسها.......
- چانکایشک این سگ زنجیری آمریکا را دفع کرده و به تعرض رونهاده است. ارتش آزادیبخش توده ای در نخستین سال جنگ، یعنی از ژوئیه سال 1946 تا ژوئن سال 1947 ، حملات چانکایشک را در چند جبهه در هم شکست و اورا مجبور به اتخاذ مواضع دفاعی نمود. و در سه ماه اول سال دوم جنگ، یعنی از ژوئیه تا سپتامبر سال 1947 در مقیاس تمام کشوری ارتش آزادیبخش توده ای به تعرض روی آورد و نقشه ضد انقلابی چانکایشک را دا ئر بر ادامه گسترش دامنه جنگ به مناطق آزدادشده برای از بین بردن کامل این مناطق نقش بر آب ساخت. اکنون جنگ  بطور عمده در مناطق آزادشده، بلکه در مناطق تحت حکومت گومیندان کشانده اند (1 ). ارتش آزادیبخش توده ای چین هم اکنون در خاک چین چرخ ضد انقلاب امپریالیسم آمریکا و نوکرانش دارودسته راهزنان چانکایشک را بعقب بر گردانده و انها را بسراشیب نابودی سوق داده است و در عین حال چرخ خویش - چرخ انقلاب را در شاهراه پیروزی به پیش هدایت نموده است. این نقطه چرخشی در تاریخ است. این نقطه چرخش نمودار تغییر سلطه بیست ساله ضد انقلابی چانکایشک از رشد به زوال است. این نقطه چرخش نمودار تغییر ضد ساله واند امپرایالیستها در چین از رشد به زوال  است. این رخداد عظیمی است، و بدینجهت عظیم است که در یک کشور با جمعیت 475 میلیون نفری رخ میدهد، و چنانچه رخ دهد، حتماً به پیروزی سرتاسری کشور می انجامد. و باز، عظیم است بدینجهت که در مشرق زمین صورت میگیرد، یعنی در منطقه ایکه بیش از یک میلیارد نفر ( نیمی از بشریت ) زیر یوغ ظلم و ستم امپریالیسم رنج میبرند. گذار جنگ آزایبخش خلق چین از دفاع به تعرض مسلماً شادی و خرسندی این ملل ستمدیده را بر می انگیزد و بآنها الهام میبخشد. در عین حال، بمثابه کمکی است به خلقهای ستمدیده کشورهای مختلف اروپا و آمریکا که اکنون در حال مبارزه اند.
ما از همان روزیکه چانکایشک جنگ ضد انقلابی را بر پا ساخت، گفتیم که نه تنها باید بلکه قادرریم چانکایشک را شکست دهیم، زیرا جنگی که او بر پا کرده، جنگی است ضدانقلابی که از طرف امپریالیسم آمریکا علیه استقلال ملی چین و آزادی خلق چین هدایت میشود. پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست امپریالیسم ژاپن، وظایف خلق چین عبارت بودند از انجام اصلاحات دموکراتیک نوین در شئون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تحقق وحدت و استقلال کشور و تغییر چین از یک کشور فلاحتی بیک کشور صنعتی. ولی درست در چنین موقعی، پس از پایان پیروزمندانه دومین جنگ جهانی ضد فاشیستی، امپریالیسم آمریکا و نوکرانش در کشورهای مختلف بر جای امپریالیسم آلمان و ژاپن و نوکرانشان نشستند و با تشکیل یک اردوگاه ارتجاعی علیه اتحاد شوروی، علیه کشورهای دموکراتیک توده ای اروپا، علیه جنبش های کارگری کشورهای سرمایه داری، علیه نهضتهای ملی مستعمرات و نیمه مستعمرات  و علیه آزادی خلق چین قدعلم نمودند. در همین موقع بود که مرتجعین چین قدعلم نمودند. در همین موقع بود که مرتجعین چین بسرکردگی چانکایشک درست همانند وان جین وی، این سک زنجیری امپریالیستهای ژاپن  -  بصورت عاملین امپریالیسهای آمریکا در آمدند و چین را به آمریکا فروختند و بمنظور جلوگیری از پیشرفت امر آزادی خلق چین آتش جنگ را علیه خلق چین مشتعل ساختند. در چنین زمانی، اگر ما از خود ضعف نشان میدادیم و یا  پا پس میکشیدیم و جراًت نمیکردیم با جنگ انقلابی بمبارزه قاطعانه علیه جنگ ضد انقلابی برخیزیم، چین به محاق ظلمت و تاریکی فرو میرفت و آینده ملت ما تباه میگردید. حزب کمونیست چین ارتش آزادیبخش توده ای چین را رهبری کرده و با عزم راسخ علیه حملات چانکایشک به جنگ انقلابی میهن پرستانه و عادلانه پرداخته است. حزب کمونیست چین بر اساس علم مارکسیسم لنینیسم اوضاع بین النللی و داخلی را با ذهن روشن ارزیابی کرده و در یافت که نه فقط باید بلکه بخوبی میتوان حملات مرتجعین داخلی و خارجی را در هم شکست. هنگامیکه در آسمان پوششی از ابربهای سیاه پدید گشته بود، ما خاطر نشان ساختیم که این پدیده ای موقتی بیش نیست، ظلمت و تاریکی بزودی و داع خواهد گفت و سپیده صبحگاهی مژده ورود خواهد داد. ژوئیه سال 1946 هنگامیکه دارودسته راهزنان چانکایشک جنگ ضد انقلابی را در سراسر کشور برپا ساختند، تصور میکردند که میتوانند ارتش آزادیبخش توده ای را فقط در ظرف سه تا شش ماه در هم شکنند. آنها حساب میکردند که نیروئی بالغ بر جها میلیون نفر در اختیار دارند که عبارتست از دو میلیون نفر ارتش منظم، بیش از یک میلیون نفر ارتش غیره منظم و متجاوز از یک میلیون نفرکارمند در موئسسات نظامی و واحدهای مسلح در پشت جبهه، بعلاوه آنها حساب میکردند با استفاده از فرصت تدارکات تعرض را تمکیل کرده اند، شهرهای بزرگ را دوباره تحت کنترل خود در آورده اند، جمعیتی بالغ بر 300 میلیون نفر در اختیار دارند، تمام تجهیزات ارتش یک میلیون نفری تجاوزی ژاپن را تصاحب نموده اند و از دولت آمریکا کمکهای نظامی و مالی هنگفتی اخذ کرده اند. آنها باز چنین میپنداشتند که ارتش آزادیبخش توده ای چین پس از هشت سال جنگ مقاومت ضد ژاپنی سخت فرسوده گشته و از نظر تعداد نفرات و تجهیزات بهیچوجه بپای ارتش گومیندان نمیرسد، و علاوه بر این مناطق آزادشده چین فقط کمی بیش از ضد میلیون نفر جمعیت دارد و بخش وسیعی از آن هنوز از وجود نیروهای فئودالی ارتجاعی پاک نشده است و اصلاحات ارضی هم در آنجا هنوز بطور عموم و تمام وکمال انجام نیافته است، در یک کلام ارتش آزادیبخش توده ای فاقد پشتگاه مستحکمی میباشد. درست در نتیجه یک چنین ارزیابی بود که دارودسته راهزنان چانکایشک آرزوی خلق چین را به صلح نادیده گرفت، سرانجام قرار داد متارکه جنگ منعقده در ژانویه سال 1946 بین گومیندان و حزب کمونیست را نقض کرد و تصمیمات متخذه کنفرانس مشورتی سیاسی همه احزاب را زیر پا نهاد و جنگ ماجراجویانه را بر پا ساخت. ما در همان موقع گفتیم که برتری قوای نظامی چانکایشک فقط پدیده ای است گذارا و عاملی است که فقط میتواند نقشی موقتی داشته باشد؛ کمک امپریالیسم آمریکا نیز بهمین ترتیب عاملی است که فقط  میتواند نقشی موقتی داشته باشد، حال آنکه خصلت ضد خلقی جنگ چانکایشک و احساسات مردم عواملی هستند که نقش دائمی دارند. در این زمینه ارتش آزادیبخش توده ای در موضع برتر قرار گرفته است. جنگ ارتش آزادیبخش توده ای که دارای خصلتی میهن پرستانه و عادلانه و انقلابی است، مسلماً از پشتیبانی مردم سراسر کشور برخوردار خواهد بود. چنین است اساس سیاسی پیروزی ما بر چانکایشک. تجربیات 18 ماه اخیر جنگ صحت این قضاوت ما را کاملاً ثابت کرده اند.
3
در نتیجه پیکارهای 17 ماه اخیر ( ژوئیه 1946 تا نوامبر 1947 ، آمار دسامبر هنوز در دست نیست ) یک میلیون و ششصد و نود هزار نفر از ارتش منظم و غیره منظم چانکیشک کشته، مجروح یا اسیر شده اند که از میان 640 هزار نفر کشته یا مجروح و یک میلیون و پنجاه هزار نفر اسیر گردیده اند. بدینسان ارتش ما توانست حملات چانکایشک را دفع کند و قسمت اصلی مناطق آزادشده را حفظ نماید و خود به تعرض رو آورد. اگر مسئله را از نظر نظامی بررسی کنیم، علت نیل به چنین موفقیتی عبارت از آنست که استراتژی صحیحی را اجرا کرده ایم. اصول نظامی ما بدینقرارند:
1 باید نخست به نیروئی پراکنده و منفرد دشمن حمله برد و سپس به نیروهای متمرکز و نیرومند وی. 
2
باید نخست شهرهای کوچک و متوسط و مناطق وسیع روستائی را تصرف کرد و سپس شهرهای بزرگ را.
3
باید نابود ساختن نیروی زنده دشمن را هدف عمده خود قرار داد، نه حفظ یا تصرف شهرها و سرزمین ها را . حفظ و تصرف شهرها و سرزمینها نتیجه نابود ساختن نیروی زنده دشمن است، و معمولاً یک شهر یا یک منطقه زمانی میتواند برای همیشه نگهداری یا تصرف شود که چند بار دست بدست گشته بشد.
4 باید در هر نبرد نیروهای نظامی مطلقاً برتر را متمرکز ساخت ( دو، سه، چهار و گاهی پنج یا شش برابر نیروهای دشمن )، گاهی دشمن را باید از چارطرف بحلقه محاصره در آورد و سیع در نابود ساختن کامل آن نمود، بطوریکه حتا یک نفر هم فرصت فرار نیابد. در شرایط خاص باید از شیوه فرود آوردن ضربات خرد کننده بر دشمن استفاده کرد، بدین معنی که ما باید با تمرکز تمام نیرو از روبرو بدشمن حمله کنیم و در عین حال بیک یا دو جناح آن نیز حمله بریم، البته با این هدف که بخشی از نیروهای دشمن را نابود ساخته و بخش دیگر را تارومار کنیم تا ارتش ما بتواند واحدهای خود را برای درهم کوبیدن سایر نیروهای دشمن بسرعت انتقال دهد. ما باید از پیکارهای فرساینده ای که در آن برد ما از باخت ما کمتر و یا برد و باخت ما مساوی هستند، اجتناب ورزیم. بدین ترتیب با وجود اینکه ما در مجموع ( از نظر تعداد ) ضعیف هستیم، در جرء و در هر عملیات اپراتیو مشخص برتری مطلق داریم و این خود ضمن پیروزی ما در عملیات اپراتیو است.  ما با گذشت زمان، در مجموع برتری خواهیم یافت و سرانجام کلیه نیروهای دشمن را نابود خواهیم ساخت.  5 نباید بدون آمادگی و بدون اطمینان به پیروزی به هیچ نبردی دست زد؛ قبل از هر نبرد باید تمام مساعی را برای تهیه تدارکات لازم و تضمین پیروزی در شرایط موجود بین خود و دشمن بکار برد. 6 بایدشیوه رزمی مانرا یعنی تهورداشتن در نبرد، نترسیدن از قربانی، بی اعتنا بودن بخستگی و استقامت داشتن در پیکارهای مداوم ( بمفهوم نبرد های متوالی در مدت کوتاه و بدون استراحت ) را شکوفا ساخت. 7 باید کوشید تا دشمن را در حین حرکت نابود کرد. در عین حال باید به تاکتیک حمله موضعی نیز توجه داشت و نقاط استحکامی و شهرهای دشمن را تصرف نمود. 8 در مورد حمله به شهرها، باید تمام آن نقاط استحکامی و شهرهای دشمن را که نیروی دفاعی ضعیفی دارند، مصممانه تصرف نمود. در فرصت مناسب باید تمام نقاط استحکامی و شهرهای دشمن را که دارای قدرت دفاعی متوسط اند، در صورتیکه شرایط اجازه دهد، تصرف کرد؛ در مورد تمام آن نقاط استحکامی و شهرهای دشمن که قدرت دفاعی نیرومندی در اختیار دارند، باید منتظر ماند تا شرایط آماده گردد و بعد آنها را تصرف نمود.  9 باید قدرت خود را با تمام سلاحهائی که از دشمن به غنیمت گرفته شده، و همچنین با قسمت اعظم اسرای جنگی تکمیل کرد. منبع عمده ذخایر نیروی انسانی و مادی ارتش ما جبهه های جنگ است.  10 باید از فاصله بین دو عملیات جنگی برای استراحت، تعلیم و تقویت واحدهای نظامی بخوبی استفاده کرد. مدت استراحت، تعلیم و تقویت  واحدها برای اینکه بدشمن امکان نفس کشیدن داده نشود، معمولاً نباید زیاد طولانی باشد.
اینها همه متد های عمده ای هستند که ارتش آزادیبخش توده ای جهت در هم کوبیدن چانکایشک بکار برده است. این متدها در نتیجه آبدیدگی ارتش آزادیبخش توده ای در جریان مبارزه مسلخانه طولانی علیه دشمنان داخلی و خارجی بدست آمده اند و با شرایط کنونی ما کاملاً مطابقت دارند. دارودسته راهزنان چانکایشک و پرسنل نظامی امپریالیستهای آمریکا در چین این متدهای نظامی ما را بخوبی میشناسند. چانکایشک برای یافتن طرقی جهت مقابله با این متدها، بارها به تعلیم نظامی ژنرالها و افسران ارشد خود پرداخته و نشریات نظامی ما و اسنادیکه در جریان جنگ به غنیمت گرفته، برای مطالعه بین آنها توزیع کرده است. پرسنل نظامی امریکا برای نابودی ارتش آزادیبخش توده ای استراتژی و تاکتیکهای گوناگونی به چانکایشک پیشنهاد میکردند، قوای نظامی اورا تعلیم میدادند و بآنها تجهیزات نظامی میرسانیدند. ولی هیچیک از این تلاشها نتوانست دارودسته راهزنان چانکایشک را از شکست نجات دهد. زیرا استراتژی و تاکتیک ما بر اساس جنگ توده ای مبتنی است،  هیچ ارتش ضد خلقی قادر به استفاده از استراتژی و تاکتیک ما نیست. ارتش آزادیبخش توده ای کار سیاسی انقلابی پرتوان خود را بر اساس جنگ توده ای و بر اساس اصول وحدت ارتش و خلق، وحدت فرماندهان و رزمندگان و همچنین تلاشی ارتش دشمن بنا نهاده است؛ و این عامل فوق العاده مهم تاًمین پیروزی ما بر دشمن است. زمانیکه ما بخاطر مصون ماندن از ضربات مرگبار نیروی برتر دشمن تغییر مکان قوای نظامی خود جهت نابود ساختن دشمن در حین حرکت، بسیاری از شهرها را بابتکار خود رها کردیم، دشمنان ما از فرط شادی سر از پا نمیشناختند. آنها این عمل را پیروزی خود و شکست ما بحساب میآوردند و از باده این " پیروزی" موقتی سخت سرمست شده بودند. چانکایشک بعد از ظهر همان روزیکه شهر جان جیا کو را به اشغال در آورد. فرمان تشکیل مجلس ملی ارتجاعی خودش را صادر کرد، گوئی از این پس جکومت ارتجاعی وی جون کوه تای مستحکم گردیده است. امپریالیتهای امریکا نیز از شدت خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدند، مثل اینکه توطئه شوم آنها در تبدیل چین به مستعمره آمریکا دیگر بدون هیچ مانع و رادعی میتواند تحقق بیابد.  ولی با گذشت زمان، لحن چانکایشک و اربابان آمریکائی او رو به تغییر نهاد. اکنون بدبینی بر دشمنان داخلی وخارجی مستولی است. آنها با آه و ناله از بحران موجود شکوه و شکایت میکنند و دیگر اثری از وجد و شعف در سیمایشان خوانده نمیشود. طی 18 ماه اخیر اکثریت فرماندهان عالیرتبه چانکایشک در جبهه های مختلف بعلت شکست از کار معذول گردیده اند. در میان آنها لیو جی ( در جن جو )، سیوه یوه ( در سیو جو )، او چی وی ( در شمال جیان سو )، تان ئن بوه ( در جنوب شان دون )، وان جون لیان ( در شمال حه نان )، دو یو مین و سیون شی هوی ( در شن یان ) و سون لیان جون ( در بی پین ) هستند. چن چن رئیس ستاد کل چانکایشک که فرماندهی کل عملیات را بر عهده داشت، نیز از کار برکنار شد و به فرماندهی جبهه شمال شرقی تنزل مقام یافت (2 )، ولی درست در همان وقتیکه چانکایشک بجای چن چن شخصاً فرماندهی کل را بدست گرفت، اوضاع روبه تغییر نهاد و ارتش چانکایشک مجبور شد از حالت تعرضی به حالت دفاعی برود، در صورتیکه ارتش آزادیبخش توده ای از دفاع به تعرض رو آورد. اکنون دارودسته مرتجع چانکایشک و اربابان آمریکائی آنها باید به اشتباهات خود پی برده باشند. آنها تمام کوشش هائی را که حزب کمونیست چین، بمثابه بیان کننده آرزوها و آمال خلق چین، مدت مدیدی پس از تسلیم ژاپن بخاطر صلح و علیه جنگ داخلی بخرج میداد، نشانه ترس و ضعف وی میدانستند. آنها به نیروی خود پربها و به نیروی انقلاب کم بها میدادند و سر انجام با بر افروختن آتش جنگ ماجراجویانه در دامی که خود گسترده بودند، سرنگون گردیدند. محاسبات استراتژیک دشمنان ما کاملاً غلط از آب در آمد.
                                               
 یاداشتها
1 وضع اینکه ارتش آزادیبخش توده ای چین چگونه در جبهه های مختلف متوالیاً به تعرض روی آورد و دامنه نبرد را به مناطق تحت حکومت گومیندان کشاند، بدین قرار است: از 30 ژوئن 1947 هفت ستون از ارتش صحرائی شان سی حه به شان دون حه نان بفرماندهی لیو بوه چن، دن سیائو پین و رفقای دیگر از رود خانه زرد بزور گدشتند و بسوی کوه دا بیه پیشروی کردند و بدین ترتیب تعرض استراتژیک ارتش ازادیبخش توده ای را آغاز کردند. در این عملیات جمعاً بیش از صد هزار نفر از واحدهای دشمن را نابود ساختند و در مر حو به حه نان، در مغرب  ان هوی، در منطقه کوهستانی تون بای و در دشتهای بین رودخانه های یان تسه و حان پایگاههائی بر پا کردند. در اوت 1947 هشت ستون از ارتش صحرائی چین شرقی بفرماندهی چن ای، سو یو و رفقای دیگر حمله متمرکز دشمن بر استان شان دون را در هم شکستند و سپس به جنوب غربی شان دون و منطقه مرزی حه نان ان هوی جیان سو سرازیر شدند، در این عملیات مجموعاً بیش از صد هزار تن از سپاهیان دشمن را نابود ساختند، منطقه آزادشده حه نان ان هوی جیان سو را توسعه دادند و مراکز استراتژیک دشمن یعنی کای فون و جن جو را مفرد گرداندند. در اوت 1947 دو ستون و یک سپاه از ارتش تای یوه از منطقه شان سی حه به شان دون حه نان بفرماندهی چن گن، سیه فو جی و رفقای دیگر در جنوب شان سی از رودخانه زرد به زور گذشتند، وارد مغرب حه نان شدند، و در این عملیات جمعاً بیش از چهار هزار تن سپاهیان دشمن را نابود ساختند و در مرز حه نان شنسی حو به و در جنوب شنسی پایگاههائی بر پا کردند، لوه یان را که مرکز استراتژیک دشمن در مغرب حه نان بود، بکلی منفرد گرداندند و تون گوان را مورد تهدید قرار دادند.
 2 لیو جی رئیس اداره استقرار نظم و آرامش گومیندان در جن جو بعلت شکستی که در سپتامبر 1946 در نبرد دین تائو متحمل شده بود، در نوامبر 1946 از کار برکنار گردید. سیوه یوه  رئیس اداره استقرار نظم  و آرامش گومیندان در سیوه جو نیز بعلت شکستهاس سختی که قوای نظامی گومیندان تحت فرماندهی وی در نبرد شمال سوسیان در دسمبر 1946 و در نبرد جنوب شان دون در ژانویه 1947 و در نبرد لای او در فوریه 1947 متحمل شده بودند، در مارس 1947 از مقام خود معزول گردید. او چی وی معاون رئیس اداره استقرار نظم و آرامش گومیندان در سیو جو هم بعلت شکست در نبرد شمال سو سیان بتاریخ دسامبر 1946 ، در مارس 1947 از شغل خود منفصل شد. تان ئن بوه فرمانده ارتش اول گومیندان بعلت نابود شدن لشگر 74 تجدید سازمان یافته گومیندان در ما ه مه 1947 در نبرد مون لیان گو، در ژوئن 1947 از کار برکنار شد. وان جون لیان فرمانده ارتش چهارم گومیندان در اوت 1947 از خدمت معزول گردید. دو بو مین فرمانده ستاد کل امنیت گومیندان در شمال شرقی بعلت اینکه ارتش آزادیبخش توده ای شمال شرقی طی تعرض تابستانی خود در ژوئن 1947 شکستهای خرد کنده ای به آنها وارد آورده بود، از کار برکنار گشتند. سون لیان جون فرمانده منطقه جنگی شماره 11 گومیندان بریاست اداره استقرار نظم و آرامش  در بائو دین تنزل مقام یافت، زیرا در نبرد شهرستانهای چین و تسای و نبرد سیو شوی واقع در شمال شرقی تنزل رتبه یافت، زیرا در تمام نبردهائیکه تحت فرماندهی او در استان شان دون انجام یافته بود، دچار شکست گردیده بود.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر